خبرگزاری حوزه/ تردیدی نیست که همزمانی لیالی قدر با ایام شهادت امیرالمومنین علی(ع) تنها یک مصادفت تقویمی و همزمانی تاریخی نیست و در این همراهی و تطبیق زمانی، رموزی نهفته و اسراری نگفته است که وقوف یافتن بدانها از مراتب والا و بالای معرفت و شهود انسان بر مراتب حقیقت ولایت گواهی می دهد.
امام معصوم قرآن ناطق است و امیرالمومنین ولی خدا و وصی رسول و اب الائمه نام گرفته و اوست که حقیقت قرآن را در جان و جهان خویش به منصه ظهور و بروز رسانده است.
امیرالمومنین در طول سالهای حیات طیبه خویش، تندیس حقیقی قرآن و تجسم واقعی دین بوده و تمام لحظات عمر آن ابرمرد تاریخ بشریت، سرشار از نمادها و نمودهای دین و آیینه ای تمام نما از متن اصیل و جانمایه حقیقی و ظاهر و باطن دین حنیف بوده است.
اینکه شهریار ملک سخن می گوید:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
در حقیقت بیانی زیبا و دلبرانه و نوازشگر روح و جان، از همین معناست.
اینکه حقیقت دین را در وجود نازنین علی می توان یافت و اینکه او آیینه تمام نمای حق است که فرمود:
علی مع الحق و الحق مع علی.
اینجاست که این شهاب ثاقب شهودی به ذهن انسان خطور می کند که بایستی میان این مقارنت زمانی و آن مقاربت معنایی، رابطه ای وجود داشته باشد.
اینکه در شبهای قدر که برترین و بهترین و خطیرترین و سرنوشت سازترین لحظات حیات آدمی است نام و یاد چه کسی لایق انتشار در جان و جهان ملک و ملکوت است و اینکه در کنار ذکر قرآن و راز و نیاز با معبود در این شبهای روشن، ذکر چه کسی را یارای همراهی و شایستگی تجلی است، انسان را به سوی حقیقت قرآن و قرآن ناطق و تجسم همه زیبایی ها و بزرگی ها و کمالات رهنمون می سازد که و.جود نازنین امیرالمومنین علی(ع) است.
اما علی چگونه به چنینی مقامی نائل می آید؟
سیطره نام و یاد علی در برترین شبهای دنیا و درخشیدن ماه منیر ذکر او در دل آسمان ستاره باران شهر میهمانی خدا، پاداش کدام رشادت و اجر کدام مجاهدت است.
اگر بنابر شمارش فضایل علی باشد که تا دنیا دنیاست و تا درختان قلم و دریاها مرکب و برگ درختان مصحف است نمی توان به بیان و بنانش نائل آمد و تا ابد باید از حقیقت ناب و تابناک او گفت.
اما در یک کلام می توان علی را خلاصه کرد در «عبد»ی که عبودیت را به معنی تام و تمامش به ظهور رساند و بنده خدا شد.
در پندار و گفتار و کردار و در تمام لحظه های حضورش.
و این راز بزرگی علی بود و رمز تمام معجزاتی که از ید الهی و قلب خدایی و دل دریای اش برکشید و جهان انسانیت را رنگ الهی و نور آسمانی بخشید.
آری؛ شب قدر لحظه تجلی حقیقت علی است بر عالم خلقت.
اما چه تلخ و دریغ آلود و حسرت بار و غمگنانه که این تجلی مومنانه و بی همتا، با شکافته شدن فرق مبارک حضرتش در پایان یکی از تاریک ترین و تلخ ترین دورانهای حیات انسان بر زمین همراه شد و علی در اوج غربت و مظلومیت و تنهایی کشتة عدالت خویش و شهید محراب عبودیتش گشت.
آری؛ بی شک، همزمانی لیالی قدر با ایام شهادت امیرالمومنین علی(ع) تنها یک مصادفت تقویمی و همزمانی تاریخی نیست و در این همراهی و تطبیق زمانی، رموزی نهفته و اسراری نگفته است که وقوف یافتن بدانها از مراتب والا و بالای معرفت و شهود انسان بر مراتب حقیقت ولایت گواهی می دهد.
رمز ولایت و راز عدالت در هماوردی تکامل انسان با قربانگاهی برترین و بهترین بندگان خدا در زمین.
و کدام نام شایسته تر و کدام یاد بایسته تر از ذکر علی در شبهای قدر است اگر شب قدر گاه نزول قرآن است، یاد و نام علی هم عبادت برتر و تجلی حقیقت دین و طنین افکنی آوای قرآن ناطق، در گوش تاریخ است و این همزمانی و همزبانی میان نام علی و نور قرآن، زیباترین و اصیل ترین و جانانه ترین مصادفت است.
آری؛ امام معصوم قرآن ناطق است و امیرالمومنین ولی خدا و وصی رسول و اب الائمه نام گرفته و اوست که حقیقت قرآن را در جان و جهان خویش به منصه ظهور و بروز رسانده است.
و شب قدر، شب علی است که علی قدر دین است و حجت برترین.
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
خدایا!
تورا سپاس می گویم که به ما نعمت و هویت و قدر و قیمتی عظیم و عزیز که همانا گردآمدن در ذیل ولایت علی و اولادش باشد عطا نمودی و به روح و جان و جهان ما رنگ و بوی علی را بخشیدی.
خدایا!
عنایتی کن تا به او تشبه یابیم و از او مدد جوئیم؛ ما که خود را شیعه و رهرو آن ابرمرد تاریخ عبودیت و حقیقت پرستی می خوانیم و می دانیم.
خدایا!
ما را به نور علی و حقیقت ناب و تابناکش رهنمون ساز و به حقیقت معنا و اصالت کلمه، «علوی» مان گردان!
آمین یا رب العالمین!